Baaz amadi باز آمدي
باز آمدي اي جان من جان ها فداي جان تو جان من و صد همچو من قربان تو قربان تو من كز سر آزادگي از چرخ سر پيچيده ام دارم كنون در بندهگي سر بر خط فرمان تو گفتي كه جانان كه يم ؟ جانان من جانان من گفتي كه حيران كه اي ؟ حيران تو حيران تو امٍٍشب اگر مرغ سحر خواند سرود و ميخوانمش چون بار ها بر بست لب او در شب هجران تو با بوسه اي از آن دو لب اكرام را اتمام كن هرچند باشد "بارسا" شر منده احسان تو
|